کریس بی مورفی یک ویراستار و نویسنده مالی با بیش از 15 سال تجربه در زمینه بانکداری و بازارهای مالی است.
شارلین راینهارت یک متخصص در حسابداری است, بانکداری, سرمایه گذاری, مشاور املاک, و امور مالی شخصی. او یک حسابدار است, کافه, صندلی از کمیته مالیاتی فردی جامعه حسابدار ایلینوی, و به عنوان یکی از بالای عمل احتراق به رسمیت شناخته شد 50 زنان در حسابداری. او بنیانگذار زنان ثروت روزانه و نویسنده است.
اسکایلار کلارین یک واقعیت سنج و متخصص در امور مالی شخصی با طیف وسیعی از تجربه از جمله فناوری دامپزشکی و مطالعات فیلم است.
سود ناخالص در مقابل سود خالص: یک نمای کلی
دو معیار مهم سود دهی برای هر شرکتی شامل سود ناخالص و سود خالص است. سود ناخالص نشان دهنده سود یا سود باقیمانده پس از کسر هزینه های تولید از سود است. عواید میزان عواید حاصل از فروش کالاها و خدمات یک شرکت است. سود ناخالص به سرمایه گذاران کمک می کند تا تعیین کنند که یک شرکت از تولید و فروش کالاها و خدمات خود چقدر سود کسب می کند. سود ناخالص گاهی اوقات به عنوان سود ناخالص شناخته می شود.
از طرف دیگر سود خالص سودی است که پس از کسر تمام هزینه ها و هزینه ها از سود باقی می ماند. سود خالص یا سود خالص به سرمایه گذاران کمک می کند تا سوددهی کلی یک شرکت را تعیین کنند که نشان دهنده میزان موثر مدیریت یک شرکت است.
درک تفاوت بین سود ناخالص در مقابل سود خالص می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا تعیین کنند که یک شرکت سود کسب می کند و در غیر این صورت شرکت در کجا ضرر می کند.
نکات کلیدی
- سود ناخالص به سود یک شرکت پس از کسر هزینه های تولید و توزیع محصولات خود اشاره دارد.
- سود ناخالص تعیین می کند که یک شرکت چقدر می تواند در حین مدیریت هزینه های تولید و نیروی کار خود سود کسب کند.
- سود خالص نشان دهنده سود یک شرکت پس از کسر تمام هزینه هایش از عواید است.
- سود خالص یک معیار همه جانبه برای سود دهی است و بینشی را در مورد چگونگی عملکرد تیم مدیریت در تمام جنبه های کسب و کار فراهم می کند.
- سود خالص اغلب به سادگی به عنوان "خط پایین" نامیده می شود."
متضاد سود ناخالص و سود خالص
سود ناخالص
سود ناخالص, سود عملیاتی, و سود خالص به سود حاصل از یک شرکت اشاره دارد. با این حال, هر یک نشان دهنده سود در مراحل مختلف فرایند تولید و سود.
سود ناخالص سود یک شرکت است که پس از کم کردن هزینه های تولید و فروش محصولاتش—به نام هزینه کالاهای فروخته شده (دندانه دار) کسب می شود. سود ناخالص بینشی را در مورد چگونگی کارایی یک شرکت در مدیریت هزینه های تولید خود مانند نیروی کار و منابع برای تولید عواید حاصل از فروش کالاها و خدمات خود فراهم می کند. سود ناخالص یک شرکت با کسر بهای تمام شده کالاهای فروخته شده برای دوره حسابداری از کل سود محاسبه می شود.
عواید
عواید کل مبلغی است که از فروش برای یک دوره خاص مانند یک چهارم حاصل می شود. سود گاهی اوقات به عنوان فروش خالص ذکر می شود زیرا ممکن است شامل تخفیف و کسر از کالاهای برگشتی یا خسارت دیده باشد. به عنوان مثال شرکت های خرده فروشی اغلب فروش خالص را به عنوان رقم درامد خود گزارش می دهند. کالاهایی که توسط مشتریانشان بازگردانده شده است از کل عواید کسر می شود. از سود اغلب به عنوان شماره "خط بالا" یاد می شود زیرا در بالای صورت سود و زیان قرار دارد.
هزینه کالاهای فروخته شده (دندانه دار)
هزینه کالاهای فروخته شده به هزینه های مستقیم تولید کالاهای یک شرکت اشاره دارد. دندان ها به طور معمول شامل موارد زیر است:
- مواد مستقیم مانند مواد اولیه و موجودی
- کار مستقیم مانند دستمزد کارگران تولید
- هزینه تجهیزات مورد استفاده در تولید
- هزینه های تعمیر تجهیزات
- تاسیسات برای امکانات تولید
- هزینه حمل و نقل
ما می توانیم از موارد دندان ذکر شده در بالا که سود ناخالص به طور عمده شامل هزینه های متغیر را ببینید—و یا هزینه های که بسته به خروجی تولید در نوسان است. معمولا سود ناخالص شامل هزینه های ثابت نمی شود که هزینه هایی است که صرف نظر از تولید تولید می شود. برای مثال, هزینه های ثابت ممکن است شامل حقوق برای دفتر شرکت, اجاره, و بیمه.
با این حال برخی از شرکت ها ممکن است بخشی از هزینه های ثابت خود را که در تولید استفاده می شود اختصاص دهند و بر اساس هر واحد تولید شده به نام هزینه جذب گزارش دهند. به عنوان مثال فرض کنید یک کارخانه تولیدی در یک چهارم 5000 خودرو تولید کرده است و این شرکت 15000 دلار اجاره ساختمان پرداخت کرده است. تحت هزینه جذب 3 دلار در هزینه به هر خودرو تولید شده اختصاص داده می شود.
نحوه محاسبه سود ناخالص
سود ناخالص مطابق شکل زیر با کسر بهای تمام شده کالاهای فروخته شده از عواید یا فروش خالص یک شرکت محاسبه می شود:
سود ناخالص و سود خالص در صورت سود و زیان یافت می شود. سود ناخالص در قسمت بالایی زیر عواید و بهای تمام شده کالاهای فروخته شده قرار دارد. سود خالص در پایین صورت سود و زیان یافت می شود زیرا نتیجه کسر کلیه هزینه ها و هزینه ها از سود است.
درامد خالص
سود خالص مترادف با سود یک شرکت برای دوره حسابداری است. به عبارت دیگر سود خالص شامل کلیه هزینه ها و هزینه هایی است که یک شرکت متحمل شده و از سود کسر می شود. سود خالص است که اغلب به عنوان خط پایین با توجه به موقعیت خود را در پایین صورت سود و زیان نامیده می شود.
اگر چه بسیاری از موارد را می توان در صورت سود و زیان یک شرکت ذکر شده, بسته به صنعت شرکت, معمولا سود خالص با کم کردن هزینه های زیر از عواید مشتق شده است:
- هزینه های عملیاتی
- بهره بدهی و وام
- سربار و یا فروش, عمومی, و هزینه های اداری(سنگ & الف)
- مالیات بر عایدی که تخصیص هزینه های دارایی های ثابت مانند تجهیزات در طول عمر مفید یا امید به زندگی است
هزینه های اضافی نیز به صورت خالص در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال شرکت ها اغلب پول نقد خود را در سرمایه گذاری های کوتاه مدت سرمایه گذاری می کنند که نوعی درامد محسوب می شود. همچنین عواید حاصل از فروش دارایی در نظر گرفته می شود.
نحوه محاسبه سود خالص
همانطور که قبلا گفته شد سود خالص حاصل کسر کلیه هزینه ها و هزینه ها از عواید و در عین حال افزودن سود از منابع دیگر است. بسته به صنعت یک شرکت می تواند منابع متعددی به جز عواید و انواع مختلفی از هزینه ها داشته باشد. برخی از این منابع یا هزینه ها را می توان به عنوان موارد جداگانه در صورت سود و زیان ذکر کرد.
مثلا, یک شرکت در صنعت تولید به احتمال زیاد دندان ذکر شده اند, در حالی که یک شرکت در صنعت خدمات دندان ندارد اما به جای, هزینه های خود را ممکن است تحت هزینه های عملیاتی ذکر شده.
فرمول کلی سود خالص را می توان به صورت زیر بیان کرد:
- مجموع هزینه ها = مجموع هزینه ها
فرمول دقیق تری را می توان به صورت زیر بیان کرد:
- سود خالص = سود ناخالص — هزینه های عملیاتی — سایر هزینه های کسب و کار-مالیات-بهره بدهی + سایر درامدها
مثال درامد خالص
فرض کنید یک شرکت 1 میلیون دلار سود تولید کرده و هزینه های زیر و سایر درامدها را داشته است:
- هزینه کالاهای فروخته شده 600000 دلار
- هزینه های عملیاتی 200000 دلار
- پرداخت بدهی 10000 دلار
- پرداخت مالیات 5000 دلار
- هزینه های سرمایه گذاری $8,000
سود خالص برابر خواهد بود $193,000 ($1,000,000 - $600,000 - $200,000 - $10,000 - $5,000 + $8,000).
سرمایه گذاران اغلب این عبارت را می شنوند: "یک شرکت رشد خط بالا یا پایین را ارسال کرد."رشد خط بالا به معنای رشد سود است زیرا سود اولین یا بالاترین خط صورت سود و زیان است. رشد خط پایین به رشد سود خالص اشاره دارد زیرا سود خالص در خط پایین صورت سود و زیان ذکر شده است.
تفاوت های کلیدی
سود ناخالص توانایی شرکت در کسب سود و در عین حال مدیریت همزمان هزینه های تولید و نیروی کار خود را ارزیابی می کند. در نتیجه, این یک معیار مهم در تعیین این است که چرا سود یک شرکت با نگاه کردن به فروش افزایش یا کاهش می یابد, هزینه های تولید, هزینه های نیروی کار, و بهره وری. اگر یک شرکت افزایش درامد را گزارش کند اما با افزایش هزینه های تولید مانند نیروی کار بیش از حد جبران می شود سود ناخالص برای این دوره کمتر خواهد بود.
به عنوان مثال اگر شرکتی تعداد بسیار کمی از کارگران تولیدی را برای فصل شلوغی خود استخدام کند منجر به اضافه کاری بیشتر برای کارگران فعلی خود می شود. نتیجه هزینه های بالاتر نیروی کار و فرسایش سود ناخالص خواهد بود. با این حال استفاده از سود ناخالص به عنوان یک معیار کلی سوددهی ناقص خواهد بود زیرا شامل تمام هزینه های دیگر در راه اندازی یک کسب و کار موفق نمی شود.
از طرف دیگر سود خالص نشان دهنده سود حاصل از تمام جنبه های عملیات تجاری یک شرکت است. در نتیجه سود خالص فراگیرتر از سود ناخالص است و می تواند بینشی در مورد اثربخشی تیم مدیریت فراهم کند.
به عنوان مثال یک شرکت ممکن است سود ناخالص خود را افزایش دهد در حالی که همزمان با قرض گرفتن بیش از حد بدهی خود را مدیریت می کند. هزینه بهره اضافی برای خدمات بدهی می تواند منجر به کاهش سود خالص با وجود تلاش های موفق فروش و تولید شرکت شود.
محدودیت های سود ناخالص و سود خالص
سود ناخالص می تواند محدودیت های خود را داشته باشد زیرا برای همه شرکت ها و صنایع اعمال نمی شود. به عنوان مثال یک شرکت خدماتی احتمالا هزینه تولید یا هزینه کالاهای فروخته شده را نخواهد داشت. اگرچه سود خالص کاملترین اندازه گیری سود یک شرکت است اما محدودیت هایی نیز دارد و می تواند گمراه کننده باشد. مثلا اگر شرکتی یک ساختمان را بفروشد پول حاصل از فروش دارایی در این مدت سود خالص را افزایش میدهد. سرمایه گذارانی که فقط به سود خالص نگاه می کنند ممکن است سوددهی شرکت را به عنوان افزایش فروش کالاها و خدمات خود اشتباه تفسیر کنند.
سود عملیاتی, سود ناخالص, و سود خالص
توجه به این نکته مهم است که سود ناخالص و سود خالص فقط دو معیار سود دهی هستند که برای تعیین عملکرد خوب یک شرکت در دسترس هستند. به عنوان مثال سود عملیاتی سود شرکت قبل از بهره و مالیات کسر می شود و به همین دلیل است که به عنوان کسر یا سود قبل از سود و مالیات شناخته می شود.
اما هنگام محاسبه سود عملیاتی هزینه های عملیاتی شرکت از سود ناخالص کم می شود. هزینه های عملیاتی شامل هزینه های سربار مانند حقوق از دفتر شرکت است. مانند سود ناخالص, سود عملیاتی با در نظر گرفتن یک تکه یا بخشی از صورت سود و زیان یک شرکت سود دهی را اندازه گیری می کند, در حالی که سود خالص شامل تمام اجزای صورت سود و زیان است.
اگر سود ناخالص برای سه ماهه مثبت باشد لزوما به معنای سود یک شرکت نیست. به عنوان مثال یک شرکت ممکن است با بدهی بیش از حد زین شود که منجر به هزینه های بهره بالا می شود که سود ناخالص را از بین می برد و منجر به ضرر خالص (یا سود خالص منفی) می شود.
سود ناخالص در مقابل مثال سود خالص
غول خرده فروشی جی سی پنی یکی از خرده فروشان بسیاری است که مشکلات مالی بیش از چند سال گذشته را تجربه کرده اند بوده است. در زیر مقایسه سود ناخالص و سود خالص شرکت در سال 2017 و همچنین به روزرسانی از سال 2020 را مشاهده می کنید.
جی سی پنی صورت سود و زیان زیر را برای سال 2017 در بیانیه سالانه 10 کیلوگرم خود گزارش داد:
- سود و فروش خالص: 12.50 میلیارد دلار
- سود ناخالص: 4.33 میلیارد دلار یا (مجموع درامد 12.50 میلیارد دلار-دندانه های 8.17 میلیارد دلاری)
- سود خالص: 116 میلیون دلار ضرر
اینوستوپدیا / جولی بنگ
اگرچه جی سی پنی در همان سال 4.33 میلیارد دلار سود ناخالص کسب کرد اما پس از کسر هزینه های باقیمانده از جمله هزینه های فروش عمومی و اداری به علاوه هزینه بهره بدهی خود این شرکت در واقع 116 میلیون دلار ضرر کرد. این مثال واقعی نشان می دهد که چرا تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت با استفاده از معیارهای متعدد برای تعیین دقیق عملکرد خوب شرکت یا ضرر و زیان بسیار مهم است.
جی سی پنی به مبارزه ادامه داده است. در سال 3 کیو 2020 این شرکت 1.758 میلیارد دلار سود کل و 1.178 میلیارد دلار هزینه کالای فروخته شده را گزارش کرد که به این معنی است که سود ناخالص 580 میلیون دلار بوده است.
با این حال این شرکت ضرر خالص 368 میلیون دلاری را اعلام کرد. اگر چه رکود پس از شیوع کروناویروس در سال 2020 صدمه دیده بسیاری از خرده فروشان جی سی پنی گزارش کرده بود از دست دادن خالص 93 میلیون دلار در همان سه ماهه در سال 2019.
جی سی پنی نشان می دهد که چگونه هزینه ها و سود بدهی می تواند سود ناخالص را از بین ببرد و منجر به ضرر خالص یا رقم منفی سود خالص شود.
شرکت ها می توانند سود خالص مثبت و سود ناخالص منفی را گزارش دهند. به عنوان مثال شرکتی با فروش ضعیف و عملکرد درامد ممکن است سود ناخالص را به عنوان ضرر به همراه داشته باشد. با این حال, اگر شرکت واگذار یک دارایی یا خط تولید, پول نقد دریافت شده از فروش می تواند به اندازه کافی برای جبران از دست دادن, و در نتیجه سود خالص برای سه ماهه.
درامد خالص چیست?
سود خالص نشان دهنده سوددهی کلی یک شرکت پس از کسر تمام هزینه ها و هزینه ها از کل سود است. سود خالص همچنین شامل هر نوع درامد دیگری است که یک شرکت کسب می کند مانند سود حاصل از سرمایه گذاری یا سود دریافتی از فروش یک دارایی.
سود ناخالص چیست?
سود ناخالص یا سود ناخالص نشان دهنده عواید باقیمانده پس از کسر هزینه های تولید از عواید است. درامد ناخالص این بینش را فراهم می کند که یک شرکت چقدر در تولید سود از روند تولید و ابتکارات فروش خود موثر است.
است سود خالص یا ناخالص بالاتر?
سود ناخالص تقریبا همیشه رقمی بالاتر از سود خالص خواهد بود زیرا سود ناخالص هزینه های مختلف (به عنوان مثال مالیات) و هزینه های حسابداری (به عنوان مثال استهلاک) را به خود اختصاص نداده است.
چگونه سود خالص ناخالص را محاسبه کنم?
سود خالص سود ناخالص منهای سایر هزینه ها و هزینه ها و همچنین سایر منابع درامد و سود است که شامل سود ناخالص نمی شود. برخی از هزینه های کسر شده از ناخالص برای رسیدن به سود خالص شامل بهره بدهی, مالیات, و هزینه های عملیاتی یا هزینه های سربار.
است سود خالص همان سود?
معمولا سود خالص مترادف با سود است زیرا معیار نهایی سوددهی برای یک شرکت است. از سود خالص به عنوان سود خالص نیز یاد می شود زیرا نشان دهنده مقدار خالص سود باقیمانده پس از کسر کلیه هزینه ها و هزینه ها از سود است.
خط پایین
سود ناخالص یا سود ناخالص یک معیار کلیدی سود دهی است زیرا نشان می دهد که پس از کسر هزینه های تولید چقدر سود حاصل از سود باقی می ماند. سود ناخالص به نشان دادن میزان کارایی یک شرکت در تولید سود از تولید کالاها و خدمات خود کمک می کند.
از طرف دیگر سود خالص نشان دهنده سود یا سود باقیمانده پس از کسر تمام هزینه ها از سود و همچنین شامل سایر منابع درامد مانند فروش یک دارایی است. سود ناخالص و سود خالص هر دو مهم هستند اما سوددهی یک شرکت را در مراحل مختلف نشان می دهند.
سایر معیارهای سوددهی نیز استفاده می شود. به عنوان مثال حاشیه سود خالص با تقسیم سود خالص بر عواید و ضرب نتیجه در 100 برای ایجاد درصد محاسبه می شود. حاشیه سود خالص درصد سود حاصل از هر دلار سود را نشان می دهد. حاشیه سود ناخالص نیز با تقسیم سود ناخالص بر عواید و ضرب نتیجه در 100 محاسبه می شود.
هر دو حاشیه ناخالص و حاشیه سود خالص معیارهای سوددهی محبوب هستند که توسط سرمایه گذاران و تحلیلگران هنگام مقایسه سطح سود دهی بین یک شرکت به شرکت دیگر استفاده می شود. اصطلاح سود هنگام محاسبه بازده سرمایه گذاری (بازگشت سرمایه) نیز استفاده می شود. بازگشت سرمایه نشان دهنده سود حاصل از کسر هزینه اصلی از ارزش بازار است که بر هزینه اصلی تقسیم می شود و نتیجه را در 100 ضرب می کند.
اگرچه سود خالص به عنوان استاندارد طلا برای سوددهی در نظر گرفته می شود اما برخی از سرمایه گذاران از اقدامات دیگری مانند سود قبل از سود و مالیات (کسر) استفاده می کنند. بیت مهم است زیرا نشان دهنده سوددهی یک شرکت بدون هزینه بدهی یا مالیات است که به طور معمول در سود خالص گنجانده می شود.
اگر یک سرمایه گذار می خواهد بداند که اگر یک شرکت فروش و هزینه کنترل خود را بهبود است, کسر کمک می کند تا به نوار دور برخی از مواردی که مدیریت کنترل کمی بیش از و یا که عملکرد فروش و تولید شرکت را منعکس نمی کند. همانطور که با هر معیار مالی, بهتر است به استفاده از ترکیبی از اقدامات سود دهی برای تعیین میزان سود دهی یک شرکت.