در اینجا یک واقعیت نه چندان سرگرم کننده وجود دارد: تحقیقات اخیر نشان می دهد که حدود 90 ٪ از استارتاپ ها در طی یک دوره سال شکست می خورند:
- 21. 5 ٪ از استارتاپ ها در سال اول شکست می خورند
- 30 ٪ در سال دوم شکست می خورند
- 50 ٪ در سال پنجم شکست خورد
- 70 ٪ در سال دهم شکست خورد
به نظر نمی رسد که این استارتاپ یک نام خانوادگی مانند WeWork یا MoviePass باشد ، یا اگر آنقدر کوچک بود که هیچ کس در خارج از یک طاقچه کوچک و خاص از آن نشنیده باشد. به طور کلی ، استارتاپ ها به احتمال زیاد به احتمال زیاد برابر می شوند.
خبر خوب این است ، ما می دانیم که چرا این مشاغل به زیر می روند و می توانیم از این شکست های استارتاپ چیزی یاد بگیریم.
در اینجا برخی از مهمترین دلایل عدم موفقیت استارتاپ ها آورده شده است:
جایزه: این یک راه حل می تواند یک دسته از مشکلات استارتاپ شما را حل کند.
بیایید اطلاعات بیشتری در مورد این علائم هشدار دهنده و اینکه چگونه می توانید از شکست راه اندازی خودداری کنید.
🚀 4 کلید یک راه اندازی موفق چیست؟آیا شرکت شما همه آنها را دارد؟
10 دلیل مشترک عدم موفقیت استارتاپ ها
1. در درک/سنجش بازار نتوانست
بسیاری از کارآفرینان با استفاده از چشم اندازهای بزرگ از فروش یک میلیون واحد در سال اول ، به یک استارتاپ می روند ، اما بدون درک دقیق از بازار به کالای آنها. رانندگی نوآوری معنی دار بدون مفهوم کامل از آنچه در آنجا وجود دارد غیرممکن است.
مطمئناً همه می خواهند آخرین Gizmo یا اسباب بازی خود را ، بنیانگذاران استارتاپی به همین دلیل می خواهند ، و اگر بتوانند چند سرمایه گذار برای تأمین سرمایه گذاری کافی بدست آورند ، می توانند برای مدتی قبل از اینكه بفهمند هرگز به این نتیجه برسند ، می توانند نوع سود خود را بدست آورند. فکر می کنند آنها خواهند کرد.
بازار یک جانور فوق العاده پیچیده است ، بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از نوآوری ها نمی توانند با اطمینان از شانس موفقیت آنها به طور دقیق بفهمند. در حالی که مدل ها و ابزارهایی وجود دارد که می تواند بینش در مورد احتمال موفقیت کارآفرینی را فراهم کند ، همچنین بارها و بارها وجود دارد که واقعاً راهی برای پیش بینی موفقیت یا عدم موفقیت وجود ندارد تا اینکه محصول را به بازار عرضه کنید و به سادگی ببینید که چگونه این کار را انجام می دهد.
2. تغییر شرایط بازار
بعضی اوقات کسانی که درگیر در یک استارتاپ هستند ، دیدگاه دقیقی از بازار دارند ، اما پس از آن شرایط بازار قبل از ایجاد آن به اندازه کافی تغییر می کند تا بتواند این تغییرات را آب و هوا کند.
همه گیری ویروس کرونا نمونه کاملی از تغییر شرایط بازار بود که باعث شد بسیاری از مشاغل با مشکل مواجه شوند یا با شکست مواجه شوند. تعطیلی و محدودیت ظرفیت باعث شد که بسیاری از مشاغل خرده‌فروشی و رستوران‌ها شاهد کاهش چشمگیر حجم خود باشند و ماه‌ها طول کشید تا برخی از مشتریان احساس راحتی کنند تا دوباره به آنجا برگردند.
برای برخی از استارت‌آپ‌ها در روزهای اولیه‌شان، بدون اینکه سود زیادی دوباره به دست بیاورند و پایگاه مشتری ثابتی نداشتند، تغییرات عظیم بازار برای آنها بسیار زیاد بود و کل سرمایه‌گذاری چیزی بیش از یک سری شروع‌های نادرست نبود.
اکنون، کسب‌وکارهای کوچک با کمبود نیروی کار مواجه شده‌اند که برخی را مجبور کرده است که ساعات کاری خود را کاهش دهند یا با اعضای تیم کمتری برای رسیدگی به جنبه‌های حیاتی کسب‌وکار کار خود را انجام دهند. این چالش‌ها بدون شک منجر به الگوهای شکست می‌شوند که می‌توانند طولانی‌مدت باشند، به‌ویژه برای برخی از برندهایی که قبلاً قبل از همه‌گیری با مشکل مواجه بودند.
از علاقه شما به RingCentral سپاسگزاریم.
3. زمان بندی بد بازار
گاهی اوقات یک استارتاپ ایده خوبی دارد، اما زمان عرضه محصول یا بازاریابی بزرگ را به خوبی انجام نمی دهد. متأسفانه، اگر سرمایه‌گذاران از تصمیم‌گیری ضعیف مطلع شوند و تصمیم به وثیقه بگیرند، ممکن است تنها یک حرکت نابه‌هنگام برای شکست استارت‌آپ لازم باشد.
برخی از ایده‌ها به تازگی از زمان خود جلوتر بوده‌اند، مانند پیش‌ساز گوگل Ask Jeeves یا سرویس تحویل مواد غذایی WebVan. مفاهیم عالی بودند، اما افراد کافی نیاز به این سرویس را نمی‌دانستند، یا فقط به نظر می‌رسید که خیلی «آنجا» باشد، زیرا هیچ چیز دیگری مانند آن هنوز وجود نداشت.
سایر ایده‌ها از منظر زمانبندی ضعیف به بازار عرضه شده‌اند، مانند راه‌اندازی یک کمپین بازاریابی با موضوع تعطیلات پس از تعطیلات یا تلاش برای انجام یک راه‌اندازی محصول عمده بدون ایجاد سر و صدا در ابتدا.
4. مسائل مربوط به جریان نقدینگی
یکی دیگر از دلایل شکست استارت آپ، تمام شدن پول است. اکثر استارت آپ ها برای تامین مالی آنها تا زمانی که محصول یا خدماتشان شروع به کسب درآمد کند، به سرمایه گذاران و سرمایه گذاران خطرپذیر متکی هستند، و اگر این به اندازه کافی سریع اتفاق نیفتد، سرمایه گذاران اغلب از ادامه دادن پول نقد برای مدت طولانی خودداری می کنند.
اگر استارت‌آپ با پایان یافتن سرمایه اولیه تلاش کافی برای یافتن سرمایه جدید انجام ندهد، به زودی متوجه می‌شود که نمی‌تواند هزینه‌های عملیاتی تحت مدل کسب‌وکار پیش‌بینی‌شده را تامین کند.
مشکلات جریان نقدینگی در بین استارت آپ ها بسیار رایج است و یکی از دلایل اصلی تعطیلی استارت آپ ها است. حتی اگر مشکل عقب‌نشینی سرمایه‌گذاران نباشد، کسب‌وکارهای جدید اگر نیازهای مشتریان را برآورده نکنند یا قیمت‌شان خیلی بالا یا خیلی پایین باشد، ممکن است شکست بخورند.
5. طرح تجاری معیوب
داشتن یک طرح کسب و کار استارت آپ 101 است، و تقریباً همه می دانند که قرار است در مراحل اولیه هر کسب و کار کوچکی یک طرح کسب و کار داشته باشید. اما فقط به این دلیل که شما یک طرح تجاری دارید به این معنی نیست که برنامه خوبی است.
یک طرح کسب‌وکار معیوب، عواملی را که بعداً مهم می‌شوند، در نظر نمی‌گیرد و می‌تواند باعث شکست کسب‌وکار شود تا موفقیت راه‌اندازی. برخی از ایرادات رایج طرح کسب و کار عبارتند از: بسیار مبهم بودن، محاسبه نادرست هزینه ها، دست کم گرفتن زمانبندی تولید یا بازاریابی و اشتباه گرفتن حقایق کلیدی هنگام تحقیق در بازار، همانطور که در بالا ذکر شد.
برای ایجاد یک طرح تجاری موفق، لازم نیست به مدرسه بازرگانی هاروارد بروید، اما کمک گرفتن از کسانی که تجربه دنیای واقعی دارند و ممکن است بتوانند به ایرادات شما اشاره کنند کمک می کند تا بتوانید زودتر آنها را اصلاح کنید..
6. شیوه های ضعیف استخدام
کارآفرینی تنها زمانی جواب می دهد که استارت آپ ها بتوانند افراد مناسب را برای سرمایه گذاری خود استخدام کنند. در حالی که برخی از ویژگی‌های کارمندان خوب، مانند مهارت‌های افراد، پشتکار، و توانایی حل مسئله، نسبتاً جهانی هستند، اگر می‌خواهید یکی از داستان‌های موفقیت استارت‌آپ باشید که مردم در مورد آن بسیار می‌شنوند، ممکن است برای برخی از موقعیت‌ها به مهارت‌های تخصصی‌تری نیاز داشته باشید..
اکثر استارتاپ‌های موفق بیشتر موفقیت خود را به تیم خود می‌دهند، زیرا افراد منحصربه‌فرد با ایده‌های خلاقانه بهتر می‌توانند بفهمند که چگونه کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. شخصیت و شخصیت اعضای ارشد تیم شما اغلب به روش های مهمی در سازمان منعکس می شود.
به طور مشابه، اگر کارکنان کلیدی دارای نقایص جدی باشند، احتمالاً آنها نیز در سازمان منعکس می‌شوند و اغلب به طور قابل‌توجهی به شکست‌های آن کمک می‌کنند.
7. مشارکت بنیادی ضعیف
زمانی که بنیانگذاران یک استارتاپ خوب با هم کار نمی کنند، اغلب موفقیت استارت آپ را دشوار یا غیرممکن می کند. ارتباطات می تواند یک مشکل بزرگ برای مشارکت هایی باشد که بر اساس دیدگاه و ارزش های مشترک ساخته نشده اند.
لازم نیست شرکا دقیقاً شبیه هم باشند. در واقع، معمولاً برای استارت‌آپ بهتر است که نقاط قوت و ضعف متفاوت اما مکمل هم داشته باشند. اما آنها باید در یک صفحه باشند و چیزهای مشابهی را برای شرکت بخواهند. در غیر این صورت، در نهایت باعث درگیری خواهد شد.
مشارکتها معمولاً بد شروع نمی شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، برخی از شرکا می آموزند که علایق و اهداف آنها برای استارتاپ به خوبی تراز نمی شود ، و در آن زمان استارتاپ در معرض خطر شکست است ، مگر اینکه رهبری آن بتواند یک مسیر مشترک را در کنار هم پیدا کند.
8- عدم یادگیری از اشتباهات/تنظیمات
در هر راه اندازی ، اشتباهات ، محاسبات اشتباه و خرابی ها رخ می دهد. بیشتر استارتاپ ها خط مستقیمی برای موفقیت ندارند ، اما فراز و نشیب های زیادی در این مسیر دارند.
یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت در راه اندازی این است که این استارتاپ قادر به یادگیری از اشتباهات اجتناب ناپذیر نبوده و تنظیمات را برای موفقیت بیشتر انجام می داد.
پایداری برای استارتاپ ها بسیار مهم است ، اما اگر تعدیل در یک روش بهتر برای انجام کارها نیز انجام نشود ، ممکن است یک استارتاپ خود را از کار خود ادامه دهد. پایداری فقط در صورتی کار می کند که مدل کسب و کار سالم باشد و تصمیمات درست در طول مسیر اتخاذ شود.
9. فرسودگی شغلی/از دست دادن اشتیاق برای استارتاپ
بسیاری از بنیانگذاران استارتاپ یک مشکل توجه دارند: آنها عاشق یک ایده می شوند ، اما قبل از رسیدن به تمام توان خود از آن خسته می شوند و می خواهند به ایده عالی بعدی بروند.
هنگامی که رهبری یک استارتاپ اشتیاق خود را به مفهوم یا محصول از دست می دهد ، یا این ایده را خیلی زود می سوزاند ، احتمالاً استارتاپ شکست می خورد. در بعضی موارد ، بنیانگذاران می توانند استارتاپ را به شخص دیگری بفروشند که بتواند ایده خود را بگیرد و با آن فرار کند یا آن را در مفهوم خود قرار دهد.
متأسفانه ، تعداد معدودی از صاحبان مشاغل که اشتیاق خود را می سوزانند یا از دست می دهند ، دوباره آن را بازیابی می کنند (حداقل برای ایده اصلی نیست). تمایل به حرکت به چیز دیگری به دلیل ماهیت خلاقانه و بی قرار بسیاری از بنیانگذاران استارتاپ ، برای مدت طولانی عامل اصلی در شکست راه اندازی بوده است.
10. بحران بازار پیش بینی نشده: یک رویداد قو سیاه
تغییرات بازار یک چیز است ... اما در مورد بحران بازار که هیچ کس نمی توانست در حال آمدن باشد چیست؟تأثیر Covid-19 بر اقتصاد جهانی یک مورد کلاسیک از یک رویداد قو سیاه بود: کاملاً پیش بینی نشده و برای بسیاری از مشاغل کوچک و نوپا ویرانگر بود.
در حالی که هیچ شغلی برای خاموش کردن جهانی آماده نبود ، برخی از آنها قادر به زنده ماندن - حتی شکوفا - از طریق بحران بودند. این شامل استارتاپ ها ، که در طول همه گیر افزایش یافته اند. از آنجا که آنها در پشته های فنی سرمایه گذاری کرده بودند که به آنها کمک کرد تا 100 ٪ از راه دور ارتباط برقرار کنند.
نکات مربوط به خرابی راه اندازی: یک برنامه می تواند به شما کمک کند تا از آنجا بمانید
اغلب دشوار است که یکی از دلایلی که همه چیز به هم ریخته است را مشخص کرد. در بیشتر موارد بیش از یکی از عوامل فوق مقصر هستند.
ما چیزی در ذهن داریم که می‌تواند بسیاری از مشکلات راه‌اندازی را قبل از شروع آنها کاهش دهد: یک پلتفرم ارتباطی یکپارچه مانند RingCentral. بله، ما در اینجا کمی بوق خود را می زنیم، اما صدای ما را بشنوید. بیایید به برخی از دلایلی که چرا ابر برای استارت آپ ها مناسب است نگاهی بیاندازیم:
ارتباط سریعتر با مشتریان، اعضای تیم و سرمایه گذاران
یک سیستم تلفن ابری، هر دستگاه تلفن همراه را به تلفن تجاری شما تبدیل می کند، بنابراین شما هرگز از "میز" خود دور نیستید. فرقی نمی‌کند بین جلسات مشتری بدوید یا در دفتر کار، افرادتان می‌توانند به شما دسترسی داشته باشند و شما می‌توانید به آنها دسترسی پیدا کنید.
زنجیره های ایمیل طولانی و گیج کننده کمتر
اجازه ندهید مکالمات مهم به خلأ کشیده شوند. فراتر از ویژگی‌های قدرتمند تلفن تجاری، یک پلتفرم ارتباطی یکپارچه (مانند RingCentral) شامل پیام‌های تیمی است، دقیقاً در همان برنامه تلفن شما، بنابراین هیچ مکالمه‌ای از بین نمی‌رود.
از یک استخر استعداد جهانی استخدام کنید
یک دلیل بزرگ برای راه اندازی استارتاپ خود در فضای ابری در اسرع وقت: دسترسی به استعدادهای فراتر از ردپای محلی شما. شما به راحتی می توانید با یک برنامه ارتباطی مانند RingCentral با اعضای تیم از راه دور مصاحبه کنید و در آن سوار شوید.
