موضوعات
یکی از بهترین راه برای شما برای تعیین سلامت کسب و کار و فروش خود را با نگاه بازگشت خود را در نسبت فروش (راس) است. نسبت بازده فروش یک نسبت مالی است که نشان می دهد چه مقدار از سود کلی شما در واقع سود است و چه مقدار برای پرداخت هزینه های عملیاتی استفاده می شود.
صاحبان کسب و کار, سرمایه گذاران و طلبکاران پیدا کردن بازگشت در تجزیه و تحلیل نسبت فروش مفید است زیرا نشان می دهد درصد از پول یک شرکت باعث می شود در عواید خود را در طول یک دوره. به طور خلاصه, راس استفاده می شود برای تجزیه و تحلیل عملکرد فعلی یک کسب و کار به عنوان مقایسه با شرکت های دیگر در همان صنعت, صرف نظر از اندازه.
در این مقاله ما اهمیت بازگشت نسبت فروش به عملکرد یک شرکت محاسبه روس و چگونه به جنبه های مختلف کسب و کار شما اعمال اکتشاف.
چه بازگشت در فروش متوسط?
بازده فروش یکی از مهمترین اندازه گیری ها در تست منطق بودجه و استراتژی های فروش شماست. این سنجش سلامت کلی کسب و کار شما را نشان می دهد و نشان می دهد که چقدر از فروش شما سود واقعی در مقابل هزینه های عملیاتی است.
بهترین, به عنوان شرکت شما رشد می کند, هدف شما باید برای افزایش راس خود را به دلیل نسبت خود را بالاتر, بیشتر سود شما.
نحوه محاسبه بازده فروش (مثال)
نرخ بازده فرمول فروش با تقسیم سود عملیاتی کسب و کار شما بر سود خالص حاصل از فروش برای دوره محاسبه می شود.
برای مثال, می گویند کسب و کار شما ساخته شده 6 600,000 در فروش و صرف 5 500,000 در هزینه های این سه ماهه گذشته. برای محاسبه نرخ راس خود را, شما نیاز به تفریق هزینه های خود را از عواید خود را. در این مثال سود 100000 دلار خواهد بود. سپس شما تقسیم prof 100,000 سود خود را در مجموع درامد $600,000, که منجر به یک روس از .17. به عبارت دیگر, شما را 17 سنت در سود برای هر دلار از فروش.
از راس است که معمولا به عنوان یک درصد گزارش, شما نیاز به ضرب تعداد نهایی توسط 100 و استفاده از این تعداد به عنوان راس خود را. در این صورت محاسبه رزین شما 17 درصد خواهد بود.
نرخ بازده فرمول فروش عواید-هزینه ها = سود
$600,000 - $500,000 = $100,000
سود = درامد = بازگشت فروش (راس)
$100,000 ÷ $600,000 = 0.17
مهم است که به خاطر داشته باشید که فرمول نسبت بازده فروش فعالیت های غیر عملیاتی مانند ساختار تامین مالی و مالیات را در نظر نمی گیرد. به عنوان مثال مواردی مانند هزینه بهره و هزینه مالیات در محاسبه نرخ بهره لحاظ نمی شوند زیرا هزینه های عملیاتی محسوب نمی شوند. نه از جمله این ارقام را قادر می سازد رهبری, سرمایه گذاران و طلبکاران به درک عملیات اصلی کسب و کار شما و سود دهی خود را.
برای فروش بینش و کمک به ایجاد گزارش های قابل تنظیم بر اساس بازگشت خود را در نسبت فروش و دیگر چهره های مالی, توصیه می کنیم چک کردن بینش و گزارش ویژگی های لوله درایو (و یا با قالب گزارش فروش ما شروع به کار).
چرا بازگشت فروش متریک مهم است?
بازده فروش یکی از مهمترین ارقام برای تعیین عملکرد کلی یک شرکت است. زیرا فراهم می کند یک تصویر دقیق از توانایی یک شرکت برای بازپرداخت وام پتانسیل سرمایه گذاری مجدد و هر گونه پتانسیل سود سهام طلبکاران و سرمایه گذاران در بازگشت نسبت فروش علاقه مند هستند.
هزینه ها و درامدهای یک شرکت ممکن است در طول زمان متفاوت باشد اما درامد بالاتر ممکن است بهترین شاخص برای سوددهی یک شرکت نباشد. بنابراین شرکت ها به نسبت بازده فروش به عنوان یکی از ارقام قابل اعتماد برای اندازه گیری عملکرد سالانه اعتماد می کنند.
اهمیت معیار بازده فروش را می توان در این مثال مشاهده کرد:
می گویند یک شرکت تولید $900,000 در فروش خالص اما نیاز به $800,000 از منابع برای انجام این کار در حالی که شرکت دیگری می تواند همان مقدار از سود با استفاده از $400,000 در منابع تولید. در این مثال شرکتی که در کاهش هزینه ها بهتر عمل کند نسبت فروش بالاتری خواهد داشت و بنابراین برای سرمایه گذاران بالقوه سود و جذابیت بیشتری خواهد داشت.
چگونه باید به شما استفاده از شرکت خود را بازگشت نسبت فروش?
نسبت بازده مطلوب شرکت شما به چند عامل بستگی دارد:
- رقبا. رقبا و کسب و کار شما در محیط های مشابه کار می کنند. قیمت و هزینه های کار و مواد شما مشابه است. بنابراین, شما می توانید ضرب و شتم رقابت خود را اگر شما تولید بهتر بازگشت در نسبت فروش.
- معیار صنعت. معیار در صنعت خود را به شما یک سنج برای سطح سود دهی شما باید تولید می دهد. اگر بازگشت در فروش به طور متوسط 15% در صنعت شما 18% راس منطقی خوب در نظر گرفته شده است.
- شرکت موضوعات داغ. اگر بازده در فروش خود را در تا سال پس از سال, شرکت شما بیشتر سود می شود. افزایش 10 درصدی روس به این معنی است که فروش شما در حال افزایش است و شما هزینه ها را به خوبی مدیریت می کنید.
با بررسی راس خود را به طور منظم, شما می توانید تغییرات لازم برای بهبود کسب و کار را:
- افزایش عواید. احتمالا یکی از موثرترین راه های افزایش سود افزایش فروش است. فروش بالاتر می تواند با رسیدن به پایه مشتری موجود خود را با استفاده از چیزهایی مانند تبلیغات فروش, نظرها و یا پاداش متوجه.
- بهره وری عملیاتی. از راه حل های فناوری برای کار موثرتر استفاده کنید. یک نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری مانند ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری می تواند به تیم فروش شما کمک کند تا کارایی بیشتری داشته باشد و اطمینان حاصل کند که سرنخ ها و سایر مشکلات خدمات مشتری از بین نمی روند.
- هزینه کار را کاهش دهید. این ممکن است شامل سرمایه گذاری بیشتر به جلو برای کاهش هزینه های بعد. به عنوان مثال سرمایه گذاری بیشتر در فروش, بنابراین کارکنان خود را به کار موثر تر و یا پرداخت حقوق و دستمزد بالاتر برای جذب بهترین و موثر ترین کارگران.
- هزینه مواد را کاهش دهید. این را می توان با تماس با تامین کنندگان خود و دیدن اگر شما می توانید مذاکره قیمت گذاری پایین تر و یا تجزیه و تحلیل تولید به اطمینان حاصل شود که مواد در حال هدر رفته نیست انجام می شود.
قالب های رایگان برای پیگیری فروش
بازگشت فروش در مقابل…
بازده فروش اغلب با معیارهای دیگر اشتباه گرفته می شود که در اینجا بررسی خواهیم کرد. اگرچه این معیارها در صورت استفاده در رابطه با نسبت بازده فروش کاملا متفاوت هستند اما می توانند دید کلی خوبی نسبت به عملکرد مالی شرکت شما داشته باشند.
بازگشت فروش در مقابل حاشیه سود
در حسابداری و امور مالی بازده فروش و حاشیه سود اغلب به جای یکدیگر برای توصیف همان نسبت مالی استفاده می شود. هر دو با در نظر گرفتن سود خالص و تقسیم بر فروش محاسبه می شوند. تفاوت این دو در این است که بازده فروش از سود/درامد قبل از سود و مالیات (کسر) به عنوان شمارنده (یا قسمت بالای معادله) استفاده می کند.
مثلا بگویید 8000 دلار برای کالا می پردازید و 10000 دلار می فروشید. سود شما 2000 دلار است (این سود/سود شما پس از بهره و مالیات است). سپس این رقم را بر کل سود تقسیم می کنید تا حاشیه سود خود را 0.2 دریافت کنید. در نهایت این رقم را در 100 ضرب کنید تا درصد حاشیه سود خود را بگیرید که 20 درصد است.
سود قبل از بهره و مالیات (کسر) را با سود قبل از سود اشتباه نگیرید, مالیات, استهلاک و استهلاک (ابیتدا). در حالی که این نسبت سوددهی مشابه هستند, ابیتدا هزینه استهلاک و استهلاک را به سود خالص منتفی نمی کند. به همین دلیل بسیاری از سرمایه گذاران احساس می کنید که اندازه گیری واقعی عامل جریان نقدی و سلامت مالی کلی نیست.
بازگشت فروش در مقابل حاشیه عملیاتی:
اگرچه بازده فروش و حاشیه عملیاتی اغلب به عنوان نسبت مالی یکسان استفاده می شوند اما متفاوت هستند. تفاوت بین راس و حاشیه عملیاتی در عدد (یا قسمت بالای معادله) نهفته است. مارجین عملیاتی از سود عملیاتی استفاده می کند در حالی که راس از سود قبل از سود و مالیات استفاده می کند (کسر).
به عنوان مثال شرکت الف 150000 دلار عواید دارد که هزینه کالاهای فروخته شده 55000 دلار و هزینه های عملیاتی 50000 دلار بود. حاشیه عملیاتی خود را به شرح زیر محاسبه می شود:
$150,000 - ($55,000 + $50,000) = $45,000
هزینه های عملیاتی به طور کلی تقسیم می شود:
درامد عملیاتی Total درامد کل = حاشیه عملیاتی
4 45,000 1 150,000 = $0.30 (یا 30%)
این به این معنی برای هر 1 1 در فروش است که شرکت می سازد, پس از پرداخت هزینه ها ear 0.30 کسب می کند.
بازگشت فروش در مقابل بازگشت حقوق صاحبان سهام :
بر خلاف بازگشت در فروش, که اقدامات بهره وری, بازده حقوق صاحبان سهام (کوچک) اقدامات بازگشت سرمایه گذاری. بازده حقوق صاحبان سهام با استفاده از سود خالص و تقسیم بر حقوق صاحبان سهام (که با کسر بدهی از دارایی های شرکت حاصل می شود) محاسبه می شود.
مثلا, اگر یک کسب و کار دارای حقوق صاحبان سهام به طور متوسط 3 300,000 و سود خالص (نیز نامیده می شود سود یا سود) از 1 100,000. قلیه 100000 دلار تقسیم بر 300000 دلار یا 0.33 دلار است. بنابراین, این شرکت ساخته شده 33 سنت در سود برای هر 1 1 سرمایه گذاری.
بازگشت فروش در مقابل بازگشت سرمایه گذاری :
همانطور که از نامش پیداست بازگشت سرمایه (بازگشت سرمایه) یک معیار ارزیابی است که برای محاسبه بازده سرمایه گذاری به سهامدار استفاده می شود. با در نظر گرفتن سود خالص / هزینه سرمایه گذاری یا سود سرمایه گذاری / پایه سرمایه گذاری محاسبه می شود. همچنین می توان با تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (کسر) بر کل سرمایه گذاری ها محاسبه کرد. بر خلاف بازگشت در فروش, این نسبت مالی اقدامات بازگشت سرمایه گذاری بهره وری نیست.
بازده سرمایه گذاری را می توان در این مثال مشاهده کرد :
فرض کنید یک سرمایه گذار 1000 سهم از یک شرکت را با 10 دلار برای هر سهم خریداری می کند. یک سال بعد سرمایه گذار سهام خود را به قیمت 12.50 دلار می فروشد. در طول دوره نگهداری 1 ساله او 500 دلار سود سهام کسب می کند. سرمایه گذار همچنین 125 دلار برای خرید و فروش سهام برای کمیسیون های معاملاتی هزینه می کند. بازگشت سرمایه محاسبه می شود:
بازگشت سرمایه = ([($12.50 - $10.00) * 1000 + $500 - $125] ÷ ($10.00 * 1000)) * 100 = 28.75%
بازگشت فروش در مقابل نسبت قیمت به فروش
نسبت قیمت به فروش معیاری است که میزان تولید یک سهم از یک شرکت را برای شرکت توصیف می کند. در حالی که نسبت سود بر مبنای ارقام فروش (درامد) است و جریان نقدی یا سود را در نظر نمیگیرد, این یک ابزار ارزشمند برای ارزیابی قیمت سهام و ارزش بازار شرکتهای نسبتا جدیدتر است که صورتهای درامد و سایر صورتهای مالی ممکن است ارزش واقعی خود را منعکس نکنند.
به شکل یک شرکت در بازار سرمایه, شما ضرب تعداد سهام برجسته با قیمت فعلی بازار خود را.
تعداد سهام برجسته ایکس قیمت سهم شرکت = سرمایه گذاری بازاریابی
چه بازگشت خوب در نسبت فروش شبیه?
حالا که شما می دانید که چگونه برای محاسبه نسبت فروش, اجازه دهید یک نگاه در چه خوب راس به نظر می رسد.
هنگام تجزیه و تحلیل بازده فروش مهم است که به خاطر داشته باشید که هرچه درصد بالاتر باشد سود بیشتری که یک شرکت مستقیما از فروش در مقابل منبع دیگری مانند سود سرمایه گذاری ایجاد می کند.
همچنین بازده فروش می تواند اطلاعات معنی دار تری را برای یک کسب و کار فراهم کند که در طی یک دوره زمانی مورد مطالعه قرار گیرد تا روندها را ببیند. برای مثال, اگر شما سود کاهش در طول یک دوره زمانی خاص با وجود افزایش فروش, این می تواند نشانه ای است که این شرکت با استفاده از فرصت های فروش کمتر سود به رشد. متاسفانه این روند خوبی نیست و می تواند نتیجه اشباع بیش از حد بازارهای پر سود یا برنامه ریزی مدیریت ضعیف باشد.
در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد که نشان می دهد نسبت بازده خوب در فروش چگونه است و/یا چگونه می توان به بهترین شکل به این هدف دست یافت:
- رستوران ' الف ' سالانه 1,000,000 دلار سود تولید می کند. سود عملیاتی 200000 دلار است. بازگشت فروش = $200,000 / $1,000,000 = 20%.
در این مثال, 20% از عواید تولید شده توسط رستوران الف به حاشیه سود عملیاتی کسب و کار تبدیل می شود. این به این معنی است که 80% از عواید توسط رستوران مورد استفاده برای اجرای کسب و کار و تولید 20% سود. اگر سود استاندارد شده رستوران الف بیش از 20 درصد باشد, سپس رستوران الف باید هزینه های خود را کاهش داده و سود خود را افزایش دهد تا عواید عملیاتی به صورت خالص افزایش یابد.
- شرکت باعث می شود سود عملیاتی $2,000,000 و عواید سالانه خود است so 10,000,000, بنابراین این شرکت دارای یک بازگشت در نسبت فروش 20%. از سوی دیگر شرکت ب سود عملیاتی $200,000 می سازد و عواید خود را برای مدت زمان مشابه $500,000 و سپس روس خود را 40% است.
همانطور که این مثال نشان می دهد میزان سود تعیین نمی کند که یک کسب و کار چقدر موثر است. شرکت ب از سود خود سود بیشتری کسب می کند در حالی که شرکت الف با داشتن 20 برابر سود بیشتر درصد سود کمتری تولید می کند.
چگونه می توان نسبت بازده فروش خود را به ذینفعان اصلی منتقل کرد
سهامداران کلیدی یک شرکت مانند سرمایه گذاران, طلبکاران و دیگر دارندگان بدهی تکیه بر بازگشت در نسبت فروش به دقت انتقال درصد سود یک شرکت باعث می شود در کل فروش خود را. اگر شما به دنبال برای ایجاد اعتماد به نفس ذینفعان به سرمایه گذاری و کار با شرکت شما, نه فقط تمرکز بر سود ناخالص خود را و حاشیه سود خالص, خوب روس مهم است.
مگر اینکه شما قادر به برقراری ارتباط موثر راس خود را و چگونه دلار سرمایه گذاری خود را بهتر با شرکت شما در مقابل رقبای خود را صرف اما بهترین راس در جهان کمک خواهد کرد برنده سهامداران خود را بیش از.
به ذینفعان یک نمایش بصری از شرکت شما و نحوه مقایسه با سایر شرکت های همان صنعت همراه با گزارش های پیش بینی فروش و گرافیک ها اطلاعاتی را که نیاز دارند تا ببینند شرکت شما در کجا قرار دارد و پتانسیل رشد خود را در اختیار شما قرار می دهد.
برای کمک به ایجاد کمک های بصری عالی (یعنی نمودارها, نمودارهای دایره ای, و غیره.) و پیش بینی فروش دقیق برای برقراری ارتباط با ذینفعان کلیدی خود را, چک کردن بینش و گزارش ویژگی های لوله درایو.
شما می توانید ایجاد انگیزه در تیم خود را با بازگشت خود را در نسبت فروش?
پس از بازگشت خوب در نسبت فروش بر اساس چگونه به خوبی یک شرکت با استفاده از منابع خود را به تولید سود حاصل از فروش, این مهم است که شما با ارزش ترین منابع خود را نگه دارید, تیم فروش خود را, انگیزه!
وقتی صحبت از فروش می شود اگرچه به راحتی می توان عملکرد تیم خود را با میزان پولی که وارد می کنند اندازه گیری کرد اما این همیشه نشانه این نیست که شرکت شما در مسیر درست پیش می رود. در واقع تمرکز بر اهداف نتیجه گرا یا پولی ایجاد انگیزه در تیم شما را دشوارتر می کند زیرا این نتایج چیزی نیست که بتوانند کنترل کنند.
در عوض ما توصیه می کنیم که تیم خود را با تمرکز بر اهداف کوچکتر و قابل دستیابی که می توانند کنترل کنند مانند تماس با تعداد مشتریان "ایکس" در روز حفظ کنید. داشتن تمرکز تیم خود را در فعالیت های ثابت به جای انتظار برای بستن فروش چه روند فروش خود را پر رونق و حرکت رو به جلو حتی اگر رکود فروش را حفظ خواهد کرد.
در اینجا چند نکته برای حفظ انگیزه تیم فروش وجود دارد:
- شخصی کردن . به جای اینکه روی کاری که میتوانند برای شرکت انجام دهند تمرکز کنند سعی کنید روی چیزی تمرکز کنید که شخصا او را فراتر از پول هدایت میکند. یافتن پست های چه محرکها شخصی خود هستند? اهداف شخصی و حرفه ای خود چیست?
- اشنا کردن . اطمینان حاصل کنید که تیم شما با چیزی که می فروشد راحت است. مهم است که زمان بیشتری را صرف تمرین به جای عجله برای فروش کنید. اونها باید ماموریت و اهداف شما رو کاملا درک کنن, جایی که در شرکت ایستاده اند, چطور کار می کنن و به کجا می رن.
- تشویقکردن . چه توسعه حرفه ای پاداش یا شناخت شما همیشه چیزی برای تلاش های خود را باید. این مشوق ها به فروشندگان این انگیزه را می دهد که به سرعت در امتداد خط لوله فروش حرکت کنند و انگیزه خود را برای دستیابی به ماموریت و اهداف شما حفظ کنند.
چگونه می توان از نسبت بازده فروش خود برای بهبود روند فروش خود استفاده کرد
نسبت بازده فروش می تواند در بهبود روند فروش شما نقش بسزایی داشته باشد. فرایند فروش شرکت شما یا "فرمول موفقیت" معمولا بر اساس معیارهایی که برای شرکت شما مهم هستند توسعه می یابد.
هنگام استفاده از بازگشت در فروش متریک, بهره وری و سود دهی باید عوامل رانندگی در روند فروش خود را. نسبت بازده فروش شما باید در نهایت منعکس کننده یک چرخه فروش خوب برنامه ریزی شده و کارا باشد که با تلاش و منابع کمتر سود بیشتری ایجاد می کند.
بیایید به یک مثال نگاه کنیم تا ببینیم چگونه محاسبه بازده فروش می تواند به بهبود روند فروش و سود کمک کند:
شرکت بله هر ساله 500000 دلار تجارت تولید می کند و قبل از هرگونه مالیات یا هزینه بهره سود عملیاتی 100000 دلار را نشان می دهد. بازده خود را در نسبت فروش محاسبه شده است:
20% = $100,000 / $500,000
در این مثال شرکت بله 20 درصد از فروش خود را به سود تبدیل می کند و 80 درصد از پولی را که جمع می کند برای اداره تجارت خود خرج می کند. اگر شرکت بله می خواهد سود عملیاتی خالص خود را افزایش دهد, این می تواند عواید را افزایش دهد یا هزینه ها را کاهش دهد.
اگر شرکت بله می تواند عواید را حفظ کند در حالی که هزینه ها را کاهش می دهد, شرکت کارایی بیشتری خواهد داشت و در نهایت سود بیشتری خواهد داشت. با این حال اگر امکان کاهش هزینه ها وجود نداشته باشد باید هزینه های خود را یکسان نگه دارند در حالی که برای افزایش تعداد سود تلاش می کنند.
این جایی است که داشتن یک فرایند فروش به خوبی برنامه ریزی شده, نقشه برداری از دقیقا همان چیزی است تیم خود را باید انجام دهید برای بستن فروش بیشتر, ابزاری در موفقیت شرکت خود را با بهبود بهره وری و سود دهی می شود, در نتیجه, افزایش راس.
شما همچنین باید برای شناسایی بهترین تکنولوژی فروش برای حفظ هزینه ها و کارایی فرایندها تلاش کنید. این بدان معنا نیست که تا حد ممکن برای تکنولوژی هزینه کنید در واقع با استفاده از ابزارهای اتوماسیون مناسب و سیستم مدیریت فروش در اختیار تیم خود می توانید فروش را با هزینه اندکی افزایش دهید و نسبت بازده فروش خود را بهبود ببخشید.