3. محدودیتی در شرایط یا فرایندی که فراتر یا پایین تر چیزی دیگر امکان پذیر یا قابل قبول نیست: حاشیه واقعیت; از حاشیه رفتار متمدن عبور کرده است.
7. یک مقدار در پول, و یا به نمایندگی از اوراق بهادار, سپرده شده توسط یک مشتری با یک کارگزار به عنوان یک ماده در برابر از دست دادن در معاملات انجام شده در حساب.
فرهنگ لغت زبان انگلیسی, چاپ پنجم. کپی رایت © 2016 توسط شرکت انتشارات هوتون میفلین هارکورت. منتشر شده توسط شرکت انتشارات هوتون میفلین هارکورت. تمامی حقوق محفوظ است.
مارجین
مارجنت
3. (چاپ, لیتوگرافی & صحافی) یک خط عمودی در یک صفحه, یکی اسپا در سمت چپ, ترسیم این فضا
5. (شرایط صنعتی و منابع انسانی) عمدتا پرداخت استرالیا علاوه بر دستمزد اساسی برای مهارت یا مسوولیت خاص انجام می شود
کالینز انگلیسی دیکشنری-کامل و مشروح, 12چاپ هفتم 2014 © ناشران هارپر کالینز 1991, 1994, 1998, 2000, 2003, 2006, 2007, 2009, 2011, 2014
مار جین
4. محدودیتی فراتر یا پایین تر که وجود چیزی متوقف می شود یا مطلوب یا ممکن است: حاشیه استقامت.
امنیت, ایالات متحده. یک درصد از یک معامله, که سپرده مشتری با یک کارگزار به عنوان یک ماده در برابر از دست دادن.
7. تفاوت بین مبلغ وام و ارزش بازار وثیقه متعهد شده به عنوان امنیت.
9. نقطه ای که بازگشت از فعالیت اقتصادی به سختی هزینه تولید را پوشش می دهد و زیر کدام تولید بی سود است.
کالج فرهنگ لغت خانه تصادفی کرنرمن وبستر, 2 2010 ک لغت نامه گیم. کپی رایت 2005, 1997, 1991 توسط خانه تصادفی, شرکت. تمامی حقوق محفوظ است.
مارجین
مارجین
فاعل: حاشیه ای گروند: حاشیه سازی
ضروری |
---|
مارجین |
مارجین |
در حال حاضر |
---|
من حاشیه |
شما حاشیه |
او/او / حاشیه دارد |
ما حاشیه می کنیم |
شما حاشیه |
حاشیه می زنند |
پریتریت |
---|
من حاشیه کردم |
شما حاشیه زده اید |
او / او / حاشیه زده است |
ما حاشیه زدیم |
شما حاشیه زده اید |
حاشیه کشیدند |
حال استمراری |
---|
من به حاشیه می روم |
شما به حاشیه می روید |
او/او / حاشیه است |
ما در حال حاشیه هستیم |
شما به حاشیه می روید |
به حاشیه می روند |
حال کامل |
---|
من حاشیه زده ام |
شما حاشیه زده اید |
او / او / حاشیه شده است |
ما حاشیه زده ایم |
شما حاشیه زده اید |
حاشیه زده اند |
گذشته استمراری |
---|
من در حاشیه بودم |
شما در حاشیه بودید |
او/او / حاشیه بود |
ما به حاشیه رانده شدیم |
شما در حاشیه بودید |
به حاشیه رانده میشدند |
گذشته کامل |
---|
من حاشیه زده بودم |
شما حاشیه زده بودید |
او / او / حاشیه بود |
ما حاشیه بودیم |
شما حاشیه زده بودید |
حاشیه زده بودند |
فیوچر |
---|
من حاشیه می کنم |
شما حاشیه خواهید کرد |
او/او / حاشیه خواهد شد |
ما حاشیه خواهیم کرد |
شما حاشیه خواهید کرد |
حاشیه خواهند کرد |
کامل کامل |
---|
من حاشیه ای خواهم داشت |
شما حاشیه ای خواهید داشت |
او/او / حاشیه خواهد شد |
ما حاشیه خواهیم داشت |
شما حاشیه ای خواهید داشت |
حاشیه خواهند داشت |
پیوسته |
---|
من به حاشیه می روم |
شما به حاشیه می روید |
او/او / حاشیه خواهد بود |
ما به حاشیه خواهیم رفت |
شما به حاشیه می روید |
به حاشیه خواهند رفت |
حال کامل استمراری |
---|
من به حاشیه رانده شده ام |
شما به حاشیه رانده شده اید |
او/او / به حاشیه رانده شده است |
ما به حاشیه رانده شده ایم |
شما به حاشیه رانده شده اید |
به حاشیه رانده شده اند |
کامل استمراری |
---|
من شده اند به حاشیه راندن |
شما به حاشیه رانده شده اید |
او/او / به حاشیه رانده شده است |
ما به حاشیه رانده شده ایم |
شما به حاشیه رانده شده اید |
به حاشیه رانده خواهند شد |
گذشته کامل استمراری |
---|
من به حاشیه رانده شده بودم |
شما به حاشیه رانده شده بودید |
او/او / به حاشیه رانده شده بود |
ما به حاشیه رانده شده بودیم |
شما به حاشیه رانده شده بودید |
به حاشیه رانده شده بودند |
مشروط |
---|
من حاشیه می کنم |
شما حاشیه می کنید |
او/او / حاشیه خواهد بود |
ما حاشیه می کنیم |
شما حاشیه می کنید |
حاشیه می کنند |
شرطی گذشته |
---|
من حاشیه می کردم |
شما می توانید حاشیه |
او/او / حاشیه شده است |
ما حاشیه می کردیم |
شما می توانید حاشیه |
حاشیه می کردند |
مقدار-قدر نسبی چیزی با اشاره به یک معیار;" مقدار کافی از مواد غذایی برای چهار نفر"
حاشیه خطا, حاشیه ایمنی, حاشیه ایمنی-حاشیه مورد نیاز به منظور بیمه ایمنی;" در مهندسی حاشیه ایمنی قدرت مواد منهای استرس پیش بینی شده است"
"رییس جمهور از حاشیه باریک پیروزی خود فروتن نبود"; "لغزش او در کالج انتخاباتی محدودیت پیروزی را بر اساس فقط 43 درصد از رای مردم پنهان کرد"
سود خالص, سود, سود, سود, سود, لوکر, خالص-مازاد سود بیش از هزینه ها در یک دوره زمانی معین (از جمله استهلاک و سایر هزینه های غیر نقدی)
صفحه-یک طرف یک برگ (یک کتاب یا مجله یا روزنامه یا نامه و غیره.) یا ماده مکتوب یا تصویری حاوی
اختلاف, اختلاف نظر, واگرایی, واریانس-تفاوت بین حقایق متضاد و یا ادعا و یا نظرات; "واگرایی رو به رشد از نظر"
مارجین
2. اتاق, فضا, مازاد, کمک هزینه, دامنه, بازی, قطب نما, عرض جغرافیایی, راه گریز , اتاق اضافی, زانویی در نحوه جمع شدن پول حاشیه بسیار کمی برای خطا وجود دارد.
اصطلاحنامه زبان انگلیسی کالینز-نسخه 2 کامل و مشروح. 2002 Publ ناشران هارپر کالینز 1995, 2002